کاخ آپادانا
آپادانا را باید یکی از شکوهمندترین بناهای تاریخی در ایران دانست.
این اثر یکی از پر افتخارترین دیدنیهای شوش است.
آپادانا شوش حاصل معماری شگرف ایرانی محسوب میشود
که در زمان هخامنشیان بهدستور داریوش بزرگ بنا شد.
دیوارها و ستونهای سنگی این کاخ با نقوش مختلف، جذابیت معماری
ایرانیها را در دورههای باستان بهخوبی نشان میدهد.
بخش بزرگی از بقایای این کاخ در موزههای خارج از ایران نگهداری میشود.
کاخ آپادانا کجاست
کاخ آپادانا شوش در شهر باستانی شوش واقع شده است.
شهر شوش در استان خوزستان یکی از قدیمیترین سکونتگاههای جهان محسوب میشود
که بناهای باستانی و کهن بسیاری را در خود جای داده است.
کاخ آپادانا یکی از جاذبههای تاریخی و جاهای دیدنی استان خوزستان است که
در محوطه قلعه شوش قرار دارد و در حفاریهایی که در سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ در شوش انجام شد
از زیر خاک بیرون آمد. حدود ۷۰ سال بعد این کاخ به شماره ۳۹۸۱ در فهرست
آثار ملی ایران ثبت شد و در سال ۲۰۱۵ نیز به ثبت جهانی رسید.
شوش از شهرهای باستانی ایران محسوب میشود که تمدنی هزاران ساله دارد.
کاخ آپادانا در شوش بهعنوان بنایی تاریخی نمادی از تمدن کهن ایرانی است.
قدمت این اثر تاریخی به دوران هخامنشی میرسد.
طبق اسناد باستانی شوش از مهمترین شهرهای باستانی ایران و جهان بوده است.
شهر شوش در فاصله ۴۰ کیلومتری شهر اندیمشک قرار دارد.
حفاریهای باستانشناسی نشان میدهد که این منطقه در ۹ هزار سال پیش از میلاد
محل سکونت کشاورزان بوده و پنج هزار سال پیش از میلاد مردم این مکان در قلعه زندگی میکردند.
بر اساس اسناد برجای مانده، در شهر شوش از چهار هزار سال پیش زندگی شهری وجود داشته است.
اهمیت شوش تا حدی است که باستانشناسان همچنان درباره آن تحقیق میکنند
تا گوشهای دیگر از تاریخ و فرهنگ ایرانی را کشف کنند.
تاریخچه کاخ آپادانا شوش
قدمت کاخ آپادانا به سالهای ۵۱۵ تا ۵۲۱ قبل از میلاد برمیگردد.
کاخ آپادانا شوش بهدستور داریوش بزرگ، پادشاه هخامنشی، در قرن ۶ پیش از
میلاد، روی بقایای تمدن عیلامیها بنا شد.
تمدن عیلامیها در شوش جزو اولین تمدنهای شناخته شده جهان است
که این موضوع به اهمیت تاریخی شوش میافزاید.
این کاخ در واقع کاخ زمستانی پادشاهان هخامنشی بوده که واحدهای مختلفی از جمله
تالار بار عام، حرمسرا، دروازه و کاخ پذیرایی و سه حیاط مرکزی داشته است.
نظرات مختلفی درباره کاخ آپادانا وجود دارد.
برخی نیز دلیل ساختن آن را مذهبی بودن شهر شوش میدانند.
این طور که مشخص است در تمدن باستان به همه بناهایی که از تالارهایی با
چندین و چند ستون تشکیل شدهاند، آپادانا میگفتند.
آپادانا در حقیقت نوعی تالار ستوندار در ایران باستان است.
داریوش هخامنشی در سال ۵۲۲ پیش از میلاد به سلطنت رسید.
داریوش توانست مدعیان سلطنت را از پیش روی بردارد.
او آرامش را دوباره به کشور باز گرداند. داریوش کشورهای زیادی را تصرف کرده بود
برای همین تلاش کرد همه آنها را با سیاستی خاص اداره کند.
او برای این امپراتوری بزرگ نیازمند به انتخاب جایی بهعنوان مرکز حکومت هخامنشی بود.
سرزمینهای متصرفی داریوش هخامنشی به حدود ۳۰ کشور یا ایالت میرسید؛
ولی او چند نقطه را مرکزیت بخشید که از آن جمله شهر پارسه یا
تخت جمشید امروزی، همدان، بابل و شوش بودند.
داریوش هخامنشی در هر یک از این مراکز کاخهایی بنا کرد که در اصول کلی
ساختوساز یکسان هستند؛ ولی در جزییات تفاوتهایی دارند.
گستردگی امپراتوری هخامنشی (از سند تا نیل) باعث شد تا شوش که در
مرکز امپراتوری بود بهعنوان پایتخت انتخاب شود.
بدون شک در این انتخاب شکوه و عظمت تاریخ دیرینه شوش اهمیت داشت؛
زیرا که داریوش هخامنشی خود را وارث فرمانروایان عیلام میدانست.
به این ترتیب داریوش دستور داد تا کاخی باشکوه در شوش برپا کنند و معماران با توجه به جمیع مسایل،
تپه آپادانا را به این منظور انتخاب کردند؛ البته باید توجه داشت که این تپه نیز همچون تپه اکروپل (ارگ)
و شهر شاهی دارای لایههای باستانی است که برروی تپه ماهورهای طبیعی شکل گرفته است.
در زمان کاوش باستانشناسان در کاخ آپادانا سنگ نبشته معروف کاخ آپادانا شوش کشف شد.
این کتیبه به دوران پادشاهی داریوش اشاره دارد و روی آن به نقل از داریوش بزرگ نوشتهای
حکشده که بیانگر شرح ساخت کاخ آپادانا است:
طبق نوشته روی کتیبه، به نظر میرسد که این کاخ در سالهای بعد از مرگ داریوش و در زمان سلطنت
اردشیر اول (نوه داریوش) دچار حریق شده و پس از آن، توسط اردشیر دوم (نوه داریوش) مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته است.
گیرشمن بر این باور است که معماران کاخهای هخامنشی شوش از بناهای ایلامی شوش الهام گرفتهاند؛
زیرا که داریوش خود در کتیبه یادگاری بنای آپادانا شوش به صراحت از
همکاری معماران و هنرمندان سرزمینهای تابعه سخن میگوید و این را نیز باید
پذیرفت که اصول و فرهنگ دوره هخامنشی، فرهنگ و هنر تلفیقی از همه هنرهای خوب ساکنان سرزمینهای تابعه است.
گیرشمن معتقد است داریوش پس از اقامتی کوتاه در بابل شوش را حوالی سال ۵۲۱ پیش از میلاد پایتخت خود قرار داد.
در سال ۱۸۴۹ کاوشها و حفاریهای متعددی بر آثار باقیمانده از شهر شوش شروع شد که
آثار شگفتانگیز و ارزشمندی از قرون مختلف ایران از جمله امپراتوری هخامنشیان،
حکومت ساسانیان، دوران ایلامیان، دوران اسلامی و حتی به اعتقاد برخی از کارشناسان تاریخی،
دوران قبل از تاریخ نیز توسط کاوشگران کشف و ضبط شد.
این در حالی است که به نظر میرسد پس از کاوشها و بررسیهای صورت
گرفته توسط گروهی از باستانشناسان فرانسوی به سرپرستی مارسال
دیولافوا این مجموعه در سال ۱۸۸۰ میلادی کشف شد.
متاسفانه در پی کشف این کاخ توسط باستانشناسان فرانسوی، ستونها و سرستونهای کاخ با
اره بریده و به کشور فرانسه منتقل شد. اکنون تنها چند زیرستون در این منطقه باقیمانده
و اکثر اشیای کشفشده، در موزه لوور نگهداری میشوند.
دربار قاجار که متوجه عهدشکنی دیولافوا شده بود، رسما در این مورد به دولت فرانسه اعتراض کرد؛
اما آنها این اعتراض را جدی تلقی نکردند و فقط برای رفع کدورت، از شاه ایران دعوت به عمل آوردند تا
برای بازدید از نمایشگاه اشیای مکشوفه در شوش به فرانسه سفر کند.
این سفر سومین و آخرین سفر شاه قاجار به اروپا و فرنگستان بود.
شاه از نمایشگاه اشیای شوش در پاریس بازدید کرد و تحتتاثیر آن
قرار گرفت و سرانجام از اعتراض خود صرفنظر کرد.
در ادامه مقدمات کار برای انعقاد قرارداد جدیدی درباره کاوش فرانسویان در شوش فراهم شد.
معماری کاخ
وقتی از یکی از مهمترین تمدنهای باستان صحبت میکنیم، ناگفته پیداست
پادشاهان آن در بهترین کاخها زندگی میکردند.
به همین دلیل معماران ایران قدیم برای این کاخ چیزی کم نگذاشتهاند.
در آپادانا با معماری روبهرو هستیم که ویژگیهای آن باعث شده تا
تاریخدانها و باستانشناسان بینالمللی انگشتبهدهان باقی بمانند.
آپادانا ۶ حیاط اصلی داشت. از این تعداد، ۳ حیاط وسعت بیشتری داشتند.
این حیاطها به تالارهای بزرگ آپادانا متصل میشدند.
۳ حیاط کوچکتر نیز در قسمت شمالی کاخ وجود داشت.
حیاطهایی که از آنها صحبت میکنیم با آجرهایی به رنگ قرمز سنگفرش شده بودند.
گفته میشود که این حیاط محل رژه نظامیان و صفبستن نگهبانان کاخ بوده است.
در قسمت شمالی این حیاط تندیسهای بزرگی از چندین شیر خودنمایی میکند.
هر کدام از این تندیسها چیزی حدود ۴ متر طول دارند.
جالب اینجاست بهرغم اینکه قسمت های زیادی از آپادانا کاملاً
تخریب شده، این تندیسها سالم باقی ماندهاند.
پس از گذر از این حیاط بزرگ، به دومین محوطه کاخ میرسیم.
در این محوطه ستونهای دایرهشکل بزرگی قرار گرفته است.
پایه این ستونها به گلهای نیلوفر آبی مزین شده است.
ستونهایی که به آنها اشاره کردیم چیزی حدود ۱۸ متر ارتفاع دارند.
جالب است بدانید این ستونها با بستهای سربی به هم کلاف شدهاند.
در بالای این ستونها، تندیسی از ۲ گاو شاخدار خودنمایی میکند.
فرانسویها در ۱۳۵۱ موفق به کشف دروازه اصلی آپادانا شدند.
این دروازه در قسمت شرقی قرار دارد و محل ورود اهالی شهر به داخل کاخ بوده است.
در قسمت غربی این کاخ، دروازه خروجی واقع شده است.
گفته میشود در روزگاران دور، تندیس داریوش در قسمت چپ و تندیس
خشایارشاه در سمت راست این دروازه قرار داشت.
بیشترِ قسمتهایی که به آنها اشاره کردیم تخریب شدهاند و فقط آثار آن باقی مانده است.
دلیل ساخت آپادانا
آپادانا یکی از مهمترین کاخهای ایران باستان به حساب میآید.
بررسیهای باستانشناسی و تاریخی نیز اهمیت
این کاخ را به اثبات رسانده است.
در نتیجه بعید به نظر میرسد که آپادانا فقط
برای قشلاق پادشاهان ساخته شده باشد.
شوش، شهری مذهبی در ایران قدیم بود.
به همین دلیل بعضی از باستانشناسان، مذهب را دلیل ساخت آپادانا میدانند.
با این حال برای آشنایی با دلیل ساخت آپادانا باید به تاریخ ایران باستان و سرگذشت
پادشاهان این سرزمین اشاره کرد.
داریوش، پادشاه کشورگشای ایران در ۵۲۲ قبل از میلاد بر سریر پادشاهی نشست.
وی آرامش را به ایران باز گرداند و رقبا را از دم تیغ گذراند.
در آن زمان ایرانیان بر بسیاری از قسمتهای دنیا حکومت میکردند.
وسعت پادشاهی داریوش، وی را به این فکر انداخت تا مکانی را بهعنوان مرکز فرمانروایی خود انتخاب کند.
جالب است بدانید چیزی حدود ۳۰ کشور در زیر رکاب کوروش قرار داشت.
این پادشاه جهانگشا، تختجمشید را برای پایتخت فرمانروایی خود انتخاب کرد.
مطمئن هستیم که جایگاه شوش در فرهنگ مردمان آن زمان،
دلیلی محکم برای انتخاب تختجمشید بهعنوان پایتخت فرمانروایی داریوش بود.
این پادشاه که خود را وارث تمدن باشکوه ایلام میدانست، فرمان ساخت
کاخ باشکوهی را در ایلام صادر کرد.
احداث آپادانا در زمان حیات داریوش به پایان رسید.
این کاخ در سالهای پس از فوت داریوش نیز همچنان مکانی برای زندگی و حکمرانی پادشاهان هخامنشی بود.
در دوران پادشاهی نوه داریوش (اردشیر اول)، آپادانا در آتش سوخت.
هرگز مشخص نشد که این آتش به دلیل اتفاقهای طبیعی رخ داد یا اینکه خرابکاری در کار بود.
در نهایت اردشیر دوم، دیگر پادشاه هخامنش برای مرمت آپادانا آستین بالا زد.
رویدادهای چند سده اخیر در کاخ
آپادانا، منبع ارزشمندی از اطلاعات تاریخی درباره مردمان باستان بود.
جاذبههای این کاخ، باستانشناسان را از سرتاسر دنیا به آپادانا کشاند.
مارسال دیولافوا از فرانسه به همراه چندین
باستانشناس برجسته دیگر راهی آپادانا شدند.
این افراد در ابتدا با هدف پیشبرد دانش باستانشناسی راهی ایران شده بودند.
با این حال پس از مشاهده عظمت آپادانا و ارزش عتیقههایی که در این
کاخ وجود داشت، اصول اخلاقی را زیر پا گذاشتند.
دیولافوا به جای کاوش در تمدن ایرانزمین، کمر همت به تاراج عتیقههای آپادانا بست.
گروه باستانشناسی فرانسوی، ستونها و سرستونهای مهم این کاخ را با اره بریدند!
سپس این ستون های بزرگ را به تاراج بردند و به گنجینههای موزههای اروپایی اضافه کردند.
پادشاهان قاجار از این بدعهدی فرانسویها باخبر شدند.
شاه وقت، در آن زمان رسماً به دولت فرانسه شکایت کرد.
فرانسویها این شکایت را جدی نگرفتند.
در عوض برای اینکه دل شاه را به دست آورند، از وی و هیئت همراه دعوت کردند تا به فرانسه بروند.
شاه قاجار به همراه خدم و حشم راهی فرانسه شد.
آنها در موزه پاریس به تماشای اشیای سرقتشده از این کاخ نشستند.
با این حال ماجرا به همینجا ختم شد و شکایت شاه راه به جایی نبرد.
پس از این رویداد، پای کاوشگران فرانسوی برای همیشه از اکتشافات باستانشناسی در آپادانا بریده شد.
علت خرابی و ویرانی کاخ
آپادانا، یکی از جاهای دیدنی شوش است که بهرغم تخریبهای گسترده، هنوز هم تماشایی است.
دلیلهای بیشماری برای خرابی آپادانا ذکر شده است.
برای شما گفتیم که این کاخ بر روی سکویی سنگی با مساحتی بسیار وسیع بنا شد.
این سکوی مصنوعی در طول زمان زمینه تخریب قسمتهای زیادی از کاخ را فراهم کرد.
جالب اینجاست حتی در دوران شکوه هخامنشیان نیز قسمتهایی از آپادانا نشست کرد.
این قسمتها توسط معماران مرمت شد.
با این حال این مرمت به گونهای نبود که جلوی
آسیبهای بعدی گرفته شود.
از طرف دیگر پس از پایان پادشاهی هخامنشیان، این کاخ به امان خدا گذاشته شد.
در نتیجه از خشم طبیعت در امان نماند.
در این بین نقش نبردهای خانمانسوزی که میان لشکر ایران و دژخیمان رخ داد را
نیز در تخریب آپادانا نباید نادیده بگیریم. روایتهای مختلفی از حمله اسکندر به ایران وجود دارد.
برخی از کارشناسان تاریخی بر این باور هستند که آپدانا و دیگر
منطقههای شوش به دنبال اقدامی صلحآمیز در اختیار ارتش اسکندر قرار گرفت.
عدهای دیگر از کارشناسان نیز معتقدند که ارتش اسکندر به این ناحیه یورش برد و
آپادانا و دیگر جاهای مهم شوشِ قدیم را با خاک یکسان کرد.
از طرف دیگر نباید بیرحمی گذر زمان را فراموش کنیم.
این عمارت یکی از قدیمیترین جاهای دیدنی جنوب ایران است.
از آن زمان تاکنون اتفاقهای زیادی افتاده و آپادانا شاهد
رخدادهای ناگوار تاریخی و طبیعی بیشماری بوده است.
علت خرابی آپادانا موضوعی است که همیشه بحثهای مختلفی را به دنبال داشته است.
باستانشناسی فرانسوی با نام مارسل اوگوست به همراه همسرش مادام ژان دیولافوا، مجذوب زیباییهای آپادانا شده بود.
وی سه بار به ایران آمد و تحقیقات گستردهای در شوش انجام داد.
در قسمتی از این تحقیقات به نابودی کاخ بر اساس رویدادهای فرسایشیِ طبیعی اشاره شده است.