معماری ژاپن
معماری ژاپنی، سازه های ساخته شده در ژاپن و بافت شهری آنها است.
آن در واقع، همه هنرهای تجسمی ژاپن را به رخ میکشد و درک جهان طبیعی به ما می آموزد و منبع بینش معنوی و آینه آموزنده احساسات انسانی است.
ادغام معماری و طبیعت
یک حساسیت مذهبی بومی که مدتها قبل از بودیسم بود، دریافت که یک قلمرو معنوی در طبیعت آشکار است.
رخنمون های صخره، آبشارها و درختان کهنسال به عنوان اقامتگاه ارواح در نظر گرفته می شدند و به عنوان شخصیت آنها درک نامیده میشد.
این نظام اعتقادی به بسیاری از طبیعت ویژگیهای مهمی بخشیده است.
به نوبه خود، حس نزدیکی و صمیمیت با دنیای ارواح و همچنین اعتماد به خیرخواهی عمومی طبیعت را پرورش داد.
چرخه فصول عمیقاً آموزنده بود و برای مثال آشکار می کرد که تغییر ناپذیری و کمال متعالی هنجارهای طبیعی نیستند.
همه چیز تابع چرخه ای از تولد، ثمره، مرگ و زندگی بود.
بنابراین، مفاهیم بودایی وارداتی از گذرا با گرایش بومی که به دنبال آموزش از طبیعت بود ادغام شد.
نزدیکی دقیق به طبیعت، زیبایی شناسی را توسعه داد و تقویت کرد که عموماً از ساختگی بودن اجتناب می کرد.
در تولید آثار هنری، کیفیتهای طبیعی مواد سازنده برجستگی خاصی پیدا میکرد و بهعنوان جداییناپذیر از هر معنایی که یک اثر اظهار میکرد نامیده میشد.
برای مثال، زمانی که مجسمههای بودایی ژاپنی قرن نهم از مدلهای گچبری یا برنزی تانگ کنار رفت و برای مدتی به چوبهای طبیعی و غیرپلیکروم روی آوردند.
به نظر می رسید که معماری با طبیعت مطابقت دارد.
تقارن پلان های معبد به سبک چینی جای خود را به چیدمان های نامتقارن داد که از خطوط مشخص توپوگرافی تپه ای و کوهستانی پیروی می کردند.
مرزهای موجود بین سازه ها و جهان عمدا مبهم بودند.
عناصری مانند ایوانهای بلند و پانلهای کشویی متعدد، مناظر دائمی را به طبیعت ارائه میکردند.
اثر هنری یا معماری کاملاً شکل گرفته، بدون هوا و بکر، در نهایت دور، سرد و حتی گروتسک تلقی می شد.
این حساسیت در گرایشات شمایل نگاری مذهبی ژاپن نیز آشکار بود.
ادغام مذهب با معماری ژاپنی
کیهان شناسی مقدس سلسله مراتبی منظم جهان بودایی که عموماً از چین به ارث رسیده بود، دارای ویژگی های سیستم دادگاه امپراتوری زمینی چین بود.
در حالی که برخی از این ویژگیها در اقتباس ژاپنی حفظ شدند، روندی همزمان و سرکوبناپذیر به سمت خلق خدایان به راحتی قابل دسترسی نیز وجود داشت.
این معمولاً به معنای ارتقای خدایان فرعی مانند Jizō Bosatsu (سنسکریت: Kshitigarbha bodhisattva) یا Kannon Bosatsu (Avalokiteshvara bodhisattva) به سطوح افزایش عبادت فرقه بود.
شفقت ذاتی خدایان برتر از طریق این چهره ها و شمایل نگاری آنها بیان می شد.
دوره شکل گیری
اصطلاحات و مورد استفاده در توصیف ژاپن ماقبل و پیش از تاریخ عموماً به عنوان مرحله پارینه سنگی یا ماقبل سرامیکی است که قدمت آن به حدود 30000 سال قبل از میلاد می رسد.
دوره جومون (حدود 10500 قبل از میلاد – حدود قرن 3 قبل از میلاد)، به گونههای مختلف تقسیمبندی شده است.
دوره یایویی (حدود قرن 3 قبل از میلاد – حدود 250 پس از میلاد)؛ و دوره تومولوس یا کوفون (حدود 250–710 پس از میلاد).
عصر جومون
مکانهای جومون اولیه، یک روند عمومی گرمایش آب و هوا باعث تشویق سکونت در مناطق کوهستانی مرکزی هونشو و همچنین مناطق ساحلی شد.
هر خانه شامل یک گودال کم عمق با کف خاکی و سقف چمنی بود که به گونهای طراحی شده بود که روان آب باران در کوزههای ذخیرهسازی جمعآوری شود.
ویژگی که فقط گاهی در دوره جومون اولیه (حدود 8000 تا 5000 قبل از میلاد) یافت میشود.
کشف انواع ظروف کف مسطح مناسب برای پخت و پز، سرو و تهیه، انبار هایی با کف های خاکی نا مسطح با شواهدی مبنی بر شکل گیری تدریجی روستاهای گودال مرتبط است.
در اواخر جومون (حدود 1500 تا 1000 قبل از میلاد)، دماهای سردتر و افزایش بارندگی مهاجرت از کوههای مرکزی به مناطق ساحلی شرقی هونشو را مجبور کرد.
شواهدی مبنی بر علاقه بیشتر به آیین وجود دارد، احتمالاً به دلیل کاهش گسترده جمعیت بوده است.
از این زمان مکانهای آیینی متعددی یافت میشود که شامل سنگهای بلندی است که به صورت شعاعی برای تشکیل دایرههای متحدالمرکز قرار گرفتهاند.
این دایرههای سنگی که در فاصلهای از سکونتگاهها قرار گرفتهاند، ممکن است مربوط به مراسم تدفین یا مراسم دیگر باشد.
قبایل ناهمگون سابق شروع به نشان دادن یکنواختی فرهنگی بیشتری کردند.
شواهد حاصل از جومون نهایی (حدود 1000-3 قرن پیش از میلاد) نشان میدهد که نیروهای غیرمهمانپذیر، چه بیماری مسری و چه آب و هوا، در کار بودند.
کاهش قابل توجهی در جمعیت و پراکندگی منطقه ای بیان فرهنگی وجود داشت.
به ویژه شکل گیری فرهنگ های کاملاً متمایز در شمال و جنوب قابل توجه بود.
کشف بسیاری از ابزارهای آیینی کوچک، از جمله سفال، نشان می دهد که فرهنگ های در حال توسعه در شمال ساختار سفت و سختی داشتند و علاقه قابل توجهی به آیین ها نشان می دادند.
دوره آسوکا
دوره آسوکا دوران دگرگونی جامعه ژاپن بود.
این نام به دلیل منطقه آسوکا در انتهای جنوبی حوضه نارا (یاماتو) (چند مایلی جنوب شهر امروزی نارا) است که مرکز سیاسی و فرهنگی کشور بود.
علاقه ژاپن و تماس با فرهنگهای قارهای در آسوکا همچنان افزایش مییابد.
طیف وسیعی از روابط سیاسی و فرهنگی با پادشاهی های کره ای کوگوریو، سیلا، و به ویژه پائکچه، فرصتی را برای جذب نسبتاً سیستماتیک مقادیر وسیعی از فرهنگ کره، فرهنگ چینی که از منشور کره ای خوانده می شود، و بودیسم فراهم کرد.
البته مهمترین تغییر، معرفی بودیسم بود.
مورخان درباره تاریخ واقعی ورود متون بودایی، ادوات عبادی و شمایل نگاری به ژاپن بحث می کنند، اما طبق سنت، هیئتی از Paekche به امپراتور کیمی در سال 538 یا 552 مقالات مذهبی خاصی را ارائه کردند.
با توجه به گستردگی تماس با کره، احتمالاً معرفی «غیررسمی» مختلف بودیسم قبلاً رخ داده بود.
این مذهب به زودی در مورد استقبال قرار گرفت و در زمان شاهزاده شوتوکو که آن را به عنوان دین تاسیس شد، شکوفا شد.
بودیسم وقتی به ژاپن رسید هزار سال قدمت داشت. در طول مسیر گسترش خود از هند، توسط شمایل نگاری و سبک های هنری فرهنگ های مختلف دگرگون شده و دگرگون شده بود.
پیام مرکزی گوتاما بودا، نیز تفسیرهای متعددی را تجربه کرده است، همانطور که تقسیمات فرقه ای متعدد در بودیسم گواه آن است.
با این حال، اشکال هنری لازم برای فراهم کردن محیط مناسب برای اجرای دین – خوشنویسی، نقاشی، مجسمهسازی، ادوات مذهبی و معماری معبد – و اینها ابزاری بودند که تقریباً تمام شیوههای قارهای بودیسم را جذب کردند.
بودیسم
بودیسم در ژاپن به عنوان یک ایمان مکان گرا تأسیس شد.
معابد با طرح هایی که در ابتدا بر اساس مدل های قاره ای طراحی شده بودند به مراکز عبادت تبدیل شدند.
برخلاف اهمیت هنر تدفین در دوره کوفون، بیان هنری دوره آسوکا در ماتریس معابد دولتی و خصوصی توسعه یافت.
با پایان دوره آسوکا در اواسط قرن هفتم، تقریباً تمام بقایای آداب و رسوم تدفین مقبرهها غیرقانونی شد، زیرا ایمان جدید هجومهای گستردهای داشت.
معابد
مهمترین مجموعه معابد این دوره معبد شیتننو در اوساکا، معبد واکاکوسا در نزدیکی نارا و معبد آسوکا در آسوکا (ساخته شده به سرپرستی سوگا اوماکو) هستند.
هر سه تنها از طریق بقایای باستانشناسی شناخته شدهاند، اگرچه واکاکوسا، معبد خصوصی شوتوکو، که در سال 670 در اثر آتشسوزی ویران شد، به معبد هوریو تبدیل شد.
این مجموعههای معبد اشکال رایج در Paekche و Koguryŏ را تکرار کردند.
آنها ترکیبات دیواری بودند که در آن یک ترکیب مستطیل شکل دوم وجود داشت که توسط یک راهرو مسقف پیوسته مرزبندی شده بود. این محوطه دوم از طریق دروازه مرکزی در ضلع جنوبی آن وارد می شد و دارای انواع ساختارهای داخلی بود، مانند بتکده (شکلی برگرفته از استوپای هندی که کارکردهای دوگانه نمودار کیهانی و یادگار شخصیت های مهم را انجام می داد) و یک ساختمان اصلی. سالن (kondō) که هر دو برای عبادت استفاده می شود.
ساختمانهای پشتیبانی، مانند سالنهای سخنرانی، ناقوس، و اتاقهای نشیمن، بیرون و در شمال صومعه داخلی قرار دارند.
مطابق با سبک قارهای، ساختمانها و دروازهها در امتداد یک محور جنوب به شمال قرار داشتند و از نظر چیدمان متقارن بودند. در داخل ساختمانهای مختلف، بهویژه کندو، مجسمههایی که شخصیتهای مختلف در پانتئون بودایی را نشان میدادند قرار داده شد.
کاشی های سقف، سنگ و چوب کریپومریا (سدر ژاپنی) مصالح ساختمانی ضروری بودند که همگی بومی یا محلی تولید می شدند.
سازهها متکی به قرار دادن ستونهای چوبی عمودی است که روی پایههای سنگی تمام شده محکم شدهاند.
عناصر افقی در درجات مختلف پیچیدگی اضافه شدند و تعادل ساختاری بر اساس مفهوم ستون اساسی بود.
دوره نارا
در زمان امپراطور مکان پایتخت به بخش شمال غربی حوضه نارا منتقل شد.
پایتخت جدید Heijō-kyō نام داشت و امروزه به نام نارا شناخته می شود.
ازدحام بیش از حد، انزوای نسبی پایتخت فوجیوارا، و آنچه که دشمن دائمی دولت ژاپن است، یک نهاد بودایی بیش از حد قدرتمند، برخی از عوامل اصلی در این حرکت بودند.
دوره نارا که به عنوان دوره تمپیو نیز شناخته می شود، نقطه اوج تلاش های متمرکز ژاپنی ها برای تقلید از مدل های فرهنگی و سیاسی چین است.
تماس رسمی ژاپن با تانگ چین پس از شکست ژاپنی ها در سال 663 توسط نیروهای ترکیبی تانگ و سیلا کاهش یافت.
با این حال، درک دادگاه ژاپن از اثربخشی حکومتی دولت متمرکز چین، جرقه تجدید روابط با سرزمین اصلی در سطوح مختلف را برانگیخت.
پایتخت جدید از پایتخت تانگ در چانگ آن الگوبرداری شد و کدگذاری های حقوقی پیچیده بر اساس سیستم چینی نظم ایده آلی از روابط و تعهدات اجتماعی را ایجاد کرد.
بنابراین، یک جامعه سلسله مراتبی، در قالب نمادین و واقعی، با تمام قدرت ناشی از امپراتور، تأسیس شد.
ادغام دین در این طرح رابطه ای را که به درستی درک شده است بین اقتدار معنوی و زمینی تثبیت کرد.
اقتدار سکولار در نهایت قدرت خود را از این رابطه گرفت. بیان دقیقتر این مفاهیم، بودیسم را برای دریافت حمایت گسترده دولتی قرار داد.
چندین دهه اول قرن هشتم با مبارزات قدرت، دسیسه های سیاسی، تلاش برای کودتا و اپیدمی مشخص شد.
این جو عموماً ناآرام و مشاجرهآمیز باعث شد که امپراتور شومو برای تقویت اصلاحات روحانی که تصور میکرد توسط بودیسم ارائه میشود، قاطعانه فشار بیاورد. در سال 741 او سیستم کوکوبونجی را تأسیس کرد و در هر استان یک صومعه و یک صومعه را ساخت که همگی تحت یک مقام مرکزی در نارا بودند.
شومو
شومو دین را به عنوان یک قدرت پشتیبان و یکپارچه در حکومت دولت تصور می کرد، نه به عنوان یک ایمان خصوصی یا به عنوان یک نیروی موازی یا متخاصم.
با این حال، ادغام کلیسا و دولت به معابد امکان داد تا ثروت و امتیاز به دست آورند.
به کشیشان بودایی اجازه داد در امور سکولار دخالت کنند.
معماری در دوره معاصر
شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم، خسارات بسیاری را برای این کشور به همراه داشت. در سال 1946 انجمن نوسازی خسارات ناشی از جنگ، ایدههایی را برای بازسازی سیزده شهر ژاپن مطرح کرد که در این میان کنزو تانگه (Kenzō Tange)، معمار سرشناس ژاپنی طرحهایی را برای ساخت و ترمیم شهرهای هیروشیما و مائهباشی ارائه داد. در سال 1949 طرح وی برای موزه یادبود صلح هیروشیما، مورد پذیرش قرار گرفت و تحسین بینالمللی را به همراه داشت.
ورزشگاه ملی یویوگی (Yoyogi National Gymnasium) یکی دیگر از اماکنی بود که در اواخر دوره “شووا” توسط “کنزو تانگه” ساخته شد و به دلیل طراحی سقف آن به صورت معلق از شهرت خاصی برخوردار بود. در دوره هیسهای (Heisei) معماران سرشناس ژاپنی همچون تویو ایتو (Toyō Itō) به فعالیت میپرداختند. او در ساخت و طراحی یک ساختمان هفت طبقه از جلبکهای دریایی الهام گرفت. تادائو آندو (Tadao Ando) یکی دیگر از معماران در معماری ژاپنی است که در نمایشگاه جهانی سال 1992 غرفه کشورش را طوری طراحی کرد که به عنوان بزرگترین ساختمان چوبی جهان شناخته شد.
فضای ورودی به داخل منازل (درگاهی)
ژاپنیها از قدیم تا به امروز، در قسمت ورودی منزل خود، فضایی برای خوشامدگویی به مهمانان و همچنین محلی برای قراردادن کفشها در نظر میگیرند. این فضا در ژاپن با نام سنتی جنکان (Genkan) شناخته میشود و معمولاً با وسایل گوناگون یا نقاشی و آثار هنری تزئین میگردد.
دربهای کشویی (Shoji)
در معماری ژاپنی از دربهای سنتی و زیبای کشویی، در ورودی خانه بهره میبرند. درب کشویی همانطور که بارها دیدهاید یکی از ویژگیهای معماری ژاپنی است.