معماری چین
چین دارای یک سنت معماری منحصر به فرد و قدیمی است که قدمت آن به عصر ژو در 2500 سال پیش باز می گردد.
دلایل پشت ویژگی های آن و اینکه چگونه معماری چین فرهنگ چینی را منعکس می کند، کشف کنید.
از زمان های قدیم، چندین نوع معماری به طور سنتی توسط چینی ها ساخته شده است که در اینجا معرفی شده اند.
ویژگی های کلی ویژگی های چینی
از زمان های قدیم، مردم ساختمان های چوبی، سازه هایی که با خاک کوبیده می ساختند، و ساختمان ها و بناهایی که با سنگ یا آجر ساخته می شدند، می ساختند.
هر کدام از این نوع ساخت و سازها ویژگی های متفاوتی داشتند.
ساختمان ها برای جان سالم به در بردن از زلزله های مکرر، طوفان و بلایای سیل و آسان تر بازسازی ساخته شده اند.
در کنار بقا و سهولت نوسازی، ساختمان ها منعکس و به تبلیغ نظم اجتماعی و دین کمک کردند.
اولویت برای ساخت و ساز چوب
فرهنگ چین هزاران سال پیش در کنار رودخانه زرد و رودخانه یانگ تسه شکل گرفت.
در محیط حوضههای رودخانه، فعالیتهای لرزهای و بلایای مکرر سیل، مردم را بر آن داشت تا با استفاده از چوب برای اکثر ساختمانها، انعطافپذیر بسازند.
جنگل های انبوه در آن زمان منبع آماده الوار بودند.
معماری چوبی دارای ویژگیهای متمایزی است که از دوره سلسله ژو (1045–221 قبل از میلاد) تا اوایل دوران مدرن که چین معماری غربی را پذیرفت، کمی تغییر کرده است.
ویژگی های اساسی معماری چوبی سنتی، پایه زمین مهر شده، ستون های چوبی باربر که در فونداسیون کاشته نشده بودند و براکت های کمی انعطاف پذیر بود.
این ویژگیهای طراحی، ساختمانها را در برابر زلزله و طوفان مقاوم میکرد و همچنین امکان بازسازی، گسترش و بازسازی در صورت آسیب دیدن ساختمانها را فراهم میکرد.
سقف های سنگین معماری چین
ویژگی بارز ساختمانهای چوبی سنتی سقفهای سرامیکی سنگین با لبههای پهن و گوشههای کمی وارونه است.
سازندگان پوشش ساختمان های چوبی با سقف های آویزان را مهم می دانستند.
این برای محافظت از ساختمان در برابر هوا بود زیرا چوب وقتی خیس است خیلی سریعتر پوسیده می شود.
بام های پهن نیز در تابستان سایه ایجاد می کرد و در زمستان نور مایل خورشید ساختمان ها را گرم می کرد.
همانطور که در تصویر ساختمانی در شهر ممنوعه مشاهده می کنید، در ساختمان های سنتی، پیش امدگی ها توسط ستون هایی از کنار دیوارها نگه داشته نمی شدند.
پیش امدگی ها ممکن است چندین متر از دیوارها بالا بیاید. از زمانهای قدیم، کاشیهای سرامیکی بادوام مواد مورد علاقه سقف بودند، اما سنگین بودند.
ساختمان های خاکی
در مکان هایی که مجموعه یک قبیله با خطر حمله مواجه بود، مانند روستاهای هاکا در فوجیان، مردم ساختمان های خاکی 土楼 )tǔlóu) ساختند.
در این ترکیبات دیوارهای ضخیم از خاک کوبیده و گاه آجر و سنگ به صورت دایرهای بدون پنجره ساخته میشد و در داخل اتاقک هایی برای زندگی اعضا قبیله ساخته میشد.
تعامل معماری و فرهنگ
سبکهای مختلف معماری که از دوران ژو ساخته شدهاند، نشاندهنده چگونگی سازگاری مردمان مختلف چین در طول قرنها با محیط است.
طرح های معماری نیازها و فرهنگ آنها را به تصویر کشیده و به پیشرفت نظم اجتماعی کمک کرده است.
حیات چوبی
در بیشتر مناطق، جایی که خانوادههای قبیله به اندازه کافی برای زندگی دائمی احساس امنیت میکردند و با حملات مکرر مواجه نمیشدند و چوب فراوان بود.
قبیلهها برای سه نسل حیاط ها را از چوب میساختند که به راحتی قابل تغییر باشد.
این سبک معمولی برای قبیله هایی است که توانایی ساخت و نگهداری از مواد دیگر را ندارند.
از آنجایی که قبیلهها با تغییر نیازهایشان در طول زمان، راحتتر میتوانستند خانههایشان را تغییر دهند.
اعضای قبیله این را مفید میدانستند که به جای رفتن به زمین دیگری برای ساختن یک مجتمع جدید، در املاک قبیله بمانند.
آنها میتوانستند راحتتر آسیبهای ناشی از بلایا را ترمیم کنند از جابجایی اجتناب کنند..
بنابراین اعضای خانواده مجبور بودند زندگی در مجتمعهای سرپوشیده با محیط کوچکی بیاموزند حتی با اینکه نقشهایشان تغییر و با سنشان بالا میرفت.
این نوع مسکن سنتهای قدیمی را نسل به نسل منتقل میکند.
که نحوه تعامل خانوادهها و نقشها و مسئولیتهای اعضا مانند تقوا نسبت به والدین، احترام به بزرگترها، نقشهای سنتی زنان و غیره جزوی از آنها است.
این نوع ساختمان، سیهیوان (四合院) نامیده می شدند که به معنای “چهار حیاط ترکیبی” است.
چه برای کاخهای امپراتوری و چه برای ساختمانهای حیاط قبایل دهقانی، قوانین متعددی وجود داشت که نحوه ساخت بهترین ترکیبها مانند سه بخش در جهت شمالی/جنوبی، چیدمانهای متقارن، طراحی یک طبقه، ورودیهای جنوبی و فضای داخلی حیاط را دیکته میکرد.
.
جهت گیری رو به جنوب دلیل عملی داشت.
هنگامی که حیاطها با ساختمانهای بلندتر در ضلع شمالی و در جنوب دیوارهای کوتاهتر نور خورشید ساخته میشد، در ماههای زمستان که نور خورشید بهشدت از جنوب زاویه میگرفت، نور خورشید اجازه میداد تا ساختمان را گرم کند.
این به ویژه یکی از ویژگی های شمال چین است.
به همین دلیل است که در و پنجرههای ساختمان اصلی رو به جنوب بوده و رو به حیاط داخلی باز میشد که نور خورشید را به داخل راه دهد.
بنابراین ساختمان اصلی که برای افراد مسن خانواده بود در زمستان دمای بیشتری داشت و آنجا را به محل زندگی گرم تری تبدیل میکرد.
در ضلع جنوبی محوطه، محل خدمتگزاران و نگهبانی نزدیک دروازه اصلی محوطه قرار داشت.
به این ترتیب، اگر دشمنان وارد میشدند، قبل از رسیدن به اتاقهای بچهها و زوجهای جوان در دو جناح، باید ابتدا از کنار خدمتکاران و نگهبانان عبور میکردند.
محافظتشدهترین ساختمان دورتر از دروازه، خانه اصلی اعضای مسن تر بود.
چیدمان های متقارن
چیدمان های متقارن محوطه از ساختمان اصلی بزرگتر در مرکز محوطه که از هر طرف توسط طرح های کوچکتر یا دروازه هایی که به طور متقارن قرار گرفته اند تشکیل شده است.
ساختمان های کوچک تر به حفظ ساختمان اصلی از آسیب ها یا حملات از بیرون کمک می کند.
بنابراین ساختمان های جانبی و جنوبی مانع وزش باد شده و همچنین از ساختمان اصلی شمالی در برابر تیرها یا سایر پرتاب های مهاجمان محافظت می کردند.
ساخت و ساز تک طبقه
ساختمان های یک طبقه بهتر از ساختمان های چند طبقه در برابر زلزله و بادهای طوفانی جان سالم به در می برند.
ساختن ساختمان های چند طبقه محکم با چوب دشوارتر است.
بنابراین، هم برای خانههای معمولی و هم برای اقامتگاههای قبایل ثروتمند، مقامات، و قبایل امپراتوری، ساختمانهای کم ارتفاع به جز در گوشه جنوب شرقی چین که فعالیتهای زلزله کمی وجود دارد، سبک ترجیحی بود.
در آنجا، اگر یک طایفه توانایی مالی داشت، می توانستند ساختمان های دو طبقه بسازند.
گاهی اوقات یک دیوار ضخیم و بلند برای محافظت از ساختمان های آنها در برابر طوفان های گاه به گاه استفاده می شود.
در شمال چین، اگر مجتمعی دارای ساختمان دو طبقه بود، طبقه دوم معمولاً بالکنی بود که به عنوان بخشی از دیوار شمالی محوطه قرار می گرفت که از محل اقامت اصلی در برابر حمله و عوامل محافظت می کرد.
آلاچیق هایی که بالاتر از بقیه بناها بود، جایگاه والای بزرگان را نیز تقویت می کرد.
اصول طراحی فنگ شویی
(Fengshui)
فنگ شویی ژئومانسی است.
اصول این فلسفه و مذهب است و به به ما یاد می دهد که چگونه مکان یابی، جهت دهی، و ساختن سکونتگاه ها و شهرها را برای بهترین اثر انجام دهیم.
با آرمان های تائوئیستی هماهنگی مطابقت دارد.
تصور میشد که اگر یه ساختمان ایده آل طراحی شود، سلامت، ثروت و شادی ساکنان را ارتقا میدهند و سازندگان فکر میکردند با پیروی از این اصول، جریان انرژی را به عنوان بخشی از طب سنتی چینی به داخل بنا هدایت می کند.
پرستش بهشت و جهت گیری جنوب به شمال
از زمان های قدیم اعتقاد بر این بود که بهشت در ستاره شمالی قرار دارد و این همان جایی بود که خدای برتر که مبدع زمین، چین و همه مردم بود، زندگی می کند.
آنها این را باور داشتند زیرا به نظر می رسید ستاره ها و تمام بهشت در اطراف آن می چرخند.
بنابراین در درون طرح های خود، سران قبیله نسبت به سایرین در طایفه به بهشت نزدیکتر بودند و همچنین خود را نمایندگان قبیله به بهشت می دیدند.
قسمت شمالی محوطه نیز به همین دلیل مذهبی مهمترین بخش محسوب می شد.
جهت گیری جنوب به شمال و نظم مذهبی و اجتماعی در ساخت شهر ممنوعه، معبد بهشت و مقبره های مینگ آشکار است.
پرستش بهشت به وضوح در طرح های شهر ممنوعه و معبد بهشت دیده می شود.
چیدمان سلسله مراتبی
انتخاب آنها برای چیدمان ترکیباتشان تنها به دلایل عملی نبود.
طراحی و چیدمان به تقویت ایده های اجتماعی و مذهبی و جایگاه و نقش غالب حاکمان قبیله تمایل داشت.
از زمان های قدیم، جامعه طبق آموزه های کنفوسیوس (~ 551-479 قبل از میلاد) و سایر معلمان باستانی به صورت سلسله مراتبی طبقه بندی شده بود.
در طول تاریخ، جوامع به شدت سلسله مراتبی داشته اند و امپراطور یا پادشاه در راس آن قرار دارند، والدینی که توسط فرزندان به رسم فرزند پرستی خدمت می کنند، و خدمتکاران یا بردگان در پایین ترین سطح قرار داشته اند.
فرمانروایان یک طایفه و یک قوم با داشتن بزرگترین و با عظمت ترین خانه ها، هدف خود را ارتقای جایگاه خود داشتند.
با انعکاس قوانین اجتماعی سنتی، طبق سنت فرزندسالاری، در صورتی که از عهده هزینه برآیند، مرکب قبیله معمولاً به سه قسمت تقسیم میشد.
در مهمترین بخش شمالی انتخابی، سران طایفه که معمولاً بزرگتر بودند، یعنی پدربزرگها و مادربزرگها، در بزرگترین و بلندترین ساختمانها زندگی میکردند.
فرزندان آنها در بخش میانی با فرزندان خود زندگی می کردند و اقوام، خدمتکاران و نگهبانان کمتر در کوچکترین محله های جنوب زندگی می کردند.
برای تحت تأثیر قرار دادن تسلط خود، حاکمان قبیله تقریباً همیشه در بلندترین و بزرگترین سازه زندگی می کردند.
این برخلاف قوانین آنها بود که دیگران با درجه پایین تر در یک خانه با اندازه مشابه یا بزرگتر زندگی کنند.
آنها در بالاترین صندلی مینشستند و بزرگترین خانهها را داشتند، و این امر باعث میشد که از نظر روانی اطاعت بر افراد رده پایینتر تأثیر بگذارد.
پایینترین طبقه در کوچکترین خانهها مستقر میشدند، بنابراین احساس میکردند که تابع هستند و از نظر اجتماعی اهمیت کمتری دارند، و بنابراین طراحی ساختارها در خدمت حفظ نظم اجتماعی است.
نقش غالب امپراتورها
ساختمانهای امپراتوری چین باستان شامل کاخها، ادارات دولتی و پروژههای دفاعی نظامی بود.
سلسلههای امپراتوری با ساختن بزرگترین و باشکوهترین سازهها، کنترل سیاسی دوران خاص را به نمایش گذاشتند.
به طور کلی، سبک معماری آنها رسمی و باشکوه بود و در مرکز قرار داشتند و در مقیاس بزرگ ساخته می شدند تا نظم سلسله مراتبی رسمی جامعه را تبلیغ کنند.
معبد بهشت زمانی که توسط دربار مینگ ساخته شد، یکی از سه ساختمان بلند پکن با ارتفاع 38 متر (125 فوت) بود.
ارتفاع آن برابر بود با دو بلندترین ساختمان شهر ممنوعه، تالار عالی هارمونی و دروازه وو، که هر دو در خط الراس سقف حدود 38 متر (125 فوت ارتفاع) اندازه گرفتند.
تالار عالی هارمونی امپراتورها بزرگترین و بلندترین ساختمان شهر ممنوعه برای اعمال دربار بود.
آن در شمال آن در حیاط داخلی مسکونی امپراتورها، دومین ساختمان بزرگ مجموعه کاخ، کاخ خلوص بهشتی بود.
در ابتدا برای اقامت امپراتورها ساخته شد.
با این حال، در سلسله چینگ، امپراتوران شروع به استفاده از آن برای مقاصد دیگر کردند.
کاخ کوچکتر امپراتورها در شمال قرار داشت.
دو بار در سال، امپراطوران به معبد بهشت می رفتند.
قربانی ها و مراسم خاصی را انجام میدادند که برای تداوم و برکت قلمرو آنها ضروری بود.
اندازه بسیار زیاد ساختمانهای امپراتورها و معبد بهشت، هم اهمیت امپراتورهایی را که به عنوان خدا پرستیده میشدندنشان میداد.
هم اهمیت کارکردهای مذهبی آنها را در جامعه نشان میداد.
دیگران اجازه نداشتند در سراسر امپراتوری ساختمان های بزرگتر از ساختمان خود بسازند.
ممنون که تا اینجا پست همراه ما بودید.