مجسمه سازی
مجسمه چیست؟
یکی از ماندگارترین انواع هنرهای تجسمی، مجسمه است که
نقش بسیار پر اهمیتی در تکامل و رشد فرهنگ جهانیان ایفا می کند.
به طوری که نه تنها نمی توان منکر نقش آن در
هنر کلاسیک شد بلکه نمی شود آنرا در توسعه و پیشرفت هنر رنسانس ایتالیا نادیده گرفت.
همزمانی کاربرد آن در معماری نیز در رشد و پیدایش هنر مذهبی بسیار مورد توجه بوده است.
به طوریکه هنوز هم این نوع از هنر نقش بسیار مهمی
در بیان و تجسم وقایع و افراد تاریخی دارد.
در طول تاریخ آن، می توان بسیاری از هنرمندان شهودی
چون فیدیاس (phidias) ، میرون ( myron )
و دوناتلو (Donatello) میکل آنژ (Michelangelo) و برنینی (Bernini) و
هنری مور (Henry Moore) و پیکاسو (Picasso) و کنستانتین برانکوشی (Constantin Brancusi) نام برد.
مجسمه سازی چیست؟
مجسمه سازی شاخه ای از هنرهای تجسمی است که به شکل دادن اشیا با مصالح مختلف میپردازد.
در واقع هنر مجسمه سازی فرایندی است که به خلق یک پیکر سه بعدی
می انجامد؛ این حجم سه بعدی تندیس، پیکره و یا مجسمه نام دارد.
در گذشته مجسمه سازی، تراشیدن و یا حجم دهی مصالحی مانند
سنگ، فلز، چوب و گل بود اما امروزه با فرایندهای گوناگون و مصالح مختلفی اجرا میگردد.
آثار هنری مختلف از دوران دور برجا مانده است.
پیکره های سنگی نسبت به سایر آثار هنری از دوام بهتری برخوردار بوده اند
و آثار سنگی متفاوتی از دوران های مختلف و اقوام گوناگون به جا مانده است
در حالی که بیشتر آثار چوبی در گذر زمان تخریب گردیده.
یونانیان باستان پیکرهایی به شکل خدایان خود می ساختند و در
معابد قرار میدادند؛ مصریان نیز مجسمه هایی برای مردگان خود میساختند و اقوام دیگر نیز هر
یک مطابق با سنن و آئین خود اقدام به ساخت مجسمه میکردند.
اگر چه ایرانیان از دیر باز در هنرهای گوناگون مهارت داشته اند؛
ظاهرا مجسمه سازی پیش از اسلام و پس از آن در ایران رواج چندانی نداشته است.
آثار کشف شده در ایران بسیار کم است و به چند مورد از دوره اشکانیان و ساسانیان محدود میگردد.
عناصر طراحی مجسمه
دو عنصر اساسی مجسمه را می توان در فضا و ماده (جرم) خلاصه کرد.
ماده یا جرم به توده مواد گفته می شود.
که مجسمه را شامل می شوند و هوای اطراف آن توده را فضا می نامند.
این فضای اطراف چه بسا توسط خود مجسمه شکل می گیرد تا تهی بودن را القا کند.
عنصر بسیار مهم دیگر مجسمه ها (سطح) است.
استفاده از سطح می تواند تاثیرات بصری متفاوتی از جمله محدب بودن،
مقعر بودن، مسطح بودن، رنگی یا غیر رنگی بودن را ایجاد کند.
برای مثال، سطوح محدب (Convex Surfaces) القا کننده و
رضایت، فشار درونی و لبریز بودن هستند این در حالیست که
سطوح مقعر (Concave) نشانه فشار بیرونی، غیر واقعی بودن و سقوط هستند.
پایه و اساس هنر مجسمه سازی
- جهت و رویکرد
- تناسب
- تعادل
- اتصال
- مقیاس
انواع مجسمه سازی
پیکره را میتوان سه بعدی و یا نقش برجسته ساخت.
مجسمه سه بعدی مستقل است و فضا اشغال می کند، در حالی که
نقش برجسته بر روی زمینه متصل شده و کمی از سطح بیرون آمده است.
مجسمه سازی را بر اساس مصالح ساخت میتوان دسته بندی نمود.
در ادامه به معرفی رایج ترین مصالح مجسمه سازی خواهیم پرداخت.
مجسمه سازی با گل
مجسمه سازی با گل را میتوان ساده ترین تکنیک مجسمه سازی دانست.
شکل پذیری گل نسبت به سایر مصالح ساخت بیشتر است و از آنجا
که دیرتر خشک میشود و امکان اصلاح کار وجود دارد، برای شروع مجسمه سازی ایده آل است.
رایج ترین ماده برای مجسمه سازی با گل خاک رس است؛ معمولا از
ابزار پلاستیکی و چوبی و کاردک های مختلف برای مجسمه سازی با گل استفاده میشود.
مجسمه سازی با گچ
در روش مجسمه سازی با گچ مخلوطی از گچ، سیلیس و آب تهیه میشود؛
طرح اولیه مدلسازی شده و با گچ قالب گیری میشود.
هنگامی که مجسمه از قالب خارج شد با ابزار مناسب قطعات اضافه را
جدا مینمایند و پس از سنباده کاری و پرداخت مجسمه آماده میشود.
مجسمه سازی با گچ برای ساخت پیکره، تندیس و احجام کاربرد زیادی دارد.
شیوه مجسمه سازی با گچ مشابه شمع سازی و دیگر
فرآیندهای قالب گیری است و به ابزار پیچیده ای نیاز ندارد.
مجسمه سازی با چوب
چوب یکی از مرسوم ترین مواد اولیه برای ساخت
تندیس است که به سادگی در دسترس قرار دارد.
اگر چه برای مجسمه سازی با چوب میتوان از چوب انواع درختان استفاده نمود؛
بهتر است پیش از ساخت مجسمه به کاربرد و محل قرار گیری آن دقت نمود.
چوب درختانی مثل گیلاس، گردو و کاج برای مجسمه سازی با
چوب ایده آل هستند چرا که حکاکی و پرداخت چوب این درختان ساده است
و البته کار نهایی از زیبایی بیشتری برخوردار خواهد شد.
در این شیوه معمولا یک طرح اولیه آماده میشود و سپس با
ماژیک طرح را روی چوب پیاده سازی میکنند.
در نهایت با تراشیدن قسمت های اضافی اثر نهایی خلق میگردد.
ابزار لازم برای مجسمه سازی با چوب در حقیقت همان ابزار رایج نجاری است و
اگر تمایل دارید هنر مجسمه سازی با چوب را فرا بگیرید بهتر است
ابزار آلات رایج مثل اره، مغار، سنباده و … را تهیه نمایید.
مجسمه سازی با سنگ
در شیوه مجسمه سازی با سنگ بیشتر از سنگ های مرمریت و تراورتن استفاده میشود؛
خاصیت آهکی بودن این سنگ ها باعث برش پذیری بهتر آنها می گردد
و هنرمند با تراشیدن قسمت های اضافی حجم مورد نظر را روی سنگ ایجاد مینماید.
مجسمه سازی با سنگ علاوه بر آثار هنری برای تزئین بنا ها نیز کاربرد دارد.
از این تکنیک برای پیکر تراشی و ساخت تندیس استفاده میشود و
هنرمندان ایتالیایی از پیشتازان این تکنیک در دنیا هستند.
ابزارهایی مثل قلم، چکش و فرز سنگ بری برای مجسمه سازی با سنگ ضروری هستند.
تاملی در رابطه با معماری و مجسمه سازی
از آنجا که ما در تصویرگران پویا اندیش دو رشته
طراحی داخلی و مجسمه سازی را به صورت تخصصی تدریس مینماییم ؛
با توجه به ارتباط نزدیکی که این دورشته دارند و بسیاری از هنرجویان دکوراسیون داخلی علاقه مند
هستند طرح هایشان را خود بسازند لازم دانستیم تا این دو حرفه را در کنار هم بررسی کنیم .
شاید ارائه تعاریفی مجزا و روشن از دو هنر معماری و مجسمه سازی کار ساده ای نباشد،
همچنین ارائه تعریفی از ارتباط و نسبت این دو با
هم نیز به همان اندازه دشوار است.
شناخت کلیتی از روابط، شباهتها و تفاوت های میان این دو موضوعی است که
در این گفتار سعی شده است بدان پرداخته شود.
بظاهر ساخت مجسمه قدمتی بیش از معماری دارد.
یک دلیل آن را می توان سهولت ساخت مجسمه نسبت به معماری دانست ؛
اما احتمالا دلیل عمده آن سادگی بیش از حد درک انسان های اولیه از
مفهوم فضا بوده که آنان را از دریافت و در نهایت خلق معماری باز می داشته است.
پس عجیب نیست که اجداد انسان در غار زندگی کنند، اما برای
مراسم و آیینهای خود، مجسمه هایی ابتدایی بسازند.
این مجسمه ها، فاقد کارکردی فیزیکی هستند و
تنها برای انجام بعضی مناسک ساخته شده اند.
رابطه معماری و مجسمه سازی
باور انسان اولیه به زندگی ابدی ،
او را به ساخت قبر برای مردگانش واداشت.
وی از توانایی های خود در ساخت
مجسمه ای به عنوان قبر استفاده کرد.
ابتدایی ترین این مجسمه ها، گورپشته هایی
است که بر مزار رفتگان می ساختند.
اما با یک جانشین شدن انسان و روی آوردن
وی به کشاورزی ، جامعه ای طبقاتی شکل می گیرد ،
که دیگر نیازها، سلایق و سنن آن از حد
ساختن قبوری ساده برای اموات فراتر می رود.
این جوامع طبقاتی به معابد، کاخها و آرامگاه ها و… نیاز دارند .
انسان در این زمان به درکی از معماری نیز دست یافته و
برای مثال به ساخت سرپناه برای خود می پردازد.
او دیگر در غار زندگی نمی کند، بلکه روابط پیچیده تر در جامعه نیاز به
عملکردهای متنوع را پیش آورده که منجر به ساخت نخستین فضاهای معماری می شود
خانه ها، بازارها و دیگر عملکردهای اجتماعی چنین کالبدهایی را دیکته می کند.
ارزش معمارانه بناهای قدیمی
ما در عمل شاهد هستیم که بسیاری از این
آثار معماری واجد حجمی معظم و برونگرا هستند.
گویی که اصلا برای استفاده از فضای درونی شان ساخته نشدند،
بلکه نمود کلی آنها مقصود بوده است.
شاید بتوان برای مثال به اهرام مصر یا زیگورات های تمدن ایلام اشاره کرد.
در این نمونه ها که به وضوح سمبلی از جامعه طبقاتی خود هستند،
شاهد حجمی بزرگ ، سنگین و ستبر هستیم که حتی بی شباهت به کوه نیست.
سلسله مراتب حاکم بر جامعه نیز به نوعی
با ارتفاعات مختلف این احجام چفت گردیده اند؛
بنابراین ساخت این بناها تنها واجد ارزش معمارانه نیست ،
چون فضایی از پیش آنها ساخته نشده ،
بلکه هیات و حجم بیرونی شاخصه آنهاست.
پس شاید بتوان آنها را مجسمه خواند تا معماری.
یعنی هنوز درک انسان ها از مفهوم فضا تا حدی پیش نرفته که بتوانند
تنها به خلق آن بپردازند بدون آن که به وساطت مجسمه نیازی داشته باشند.
ساخت مجسمه ابوالهول مصر کنار اهرام ، گویای نزدیکی فاصله میان
معماری و مجسمه سازی در آن عصر بوده ،
به طوری که مرزبندی مشخص میان این دو هنر موجود نبوده است.
سابقه معماری و مجسمه سازی
زیباسازی ساختمان های عمومی با استفاده از مجسمه در دنیای باستان به وفور
دیده می شد اما در یونان اینکار فقط در بعضی
ساختمان ها و مکان های عمومی صورت می گرفت.
این سبک ارزش خاصی داشت و مکان استفاده از مجسمه بر اساس دستورات اصلی معماران آن زمان مشخص می شد.
در سبک دوریک سنتوری هایی در پایه هر معبد وجود داشت.
نقش و نگارهایی روی دیوارها در خارج از معبد ترسیم می شد و مجسمه های بزرگی بالا و کنار هر سنتوری قرار می گرفت.
در سبک ایونیک مجسمه های سنتوری کم بود اما حاشیه های زیتنی دور تا دور معبد نگاشته می شد.
در ساختمان های کوچکتر مانند خزانه داری های باستانی در المپیا و دلپی،
مجسمه های زیادی وجود داشت اما کاملا تحت تاثیر سبک های معماری بود.
از قرن چهارم در محراب های بزرگتر و بناهای تاریخی افراد سرشناس از مجسمه های مختلف استفاده می شد.
معمولا تمام این دکوراسیون بالای ساختمان ها بود و در مسجمه های سبک ایونیک و شاید ساختمان های دوریک ملموس تر بود.
گاهی تصویر یک انسان به عنوان یک ستون ظاهر می شد.
در داستان ها آمده که مجسمه ها در واقع خدای معبد بودند و به نوعی تجلی خدای
مورد پرستش آنها تلقی می شدند یا اینکه افسانه ای را نشان می دادند که مربوط به ایین مذهبی شان یا شهرشان بوده است.
پس از این دوران توجهات به ترکیب های خاص و موضوع شان جلب شد.
سبک مجسمه ها به سبک های ایستاده تغییر کرد و البته شواهد موجود برای تشخیص آثار اصلی از تقلبی کفایت می کند.
معماری و مجسمه سازی در دوران کهن
بعضی ساختمان های قرن هفتم جزیره کرت با حاشیه های
سبک شرقی تزئیین شده اند.
بسیاری از ساختمان های قرن ششم سنتوری هایشان را با تصاویری از جنگ حیوانات
پر کرده اند و معمولا در وسط یک تصویر یک عجوزه وجود دارد.
عباراتی از قدرت هم نوشته گردیده که روایت گر داستان های کوچک هستند.
در معبد آرتمیس در کورفو و ساختمان های آکروپولیس آتن هم می توان این سنتوری ها
را دید که از مرمر ساخته شده و جنگ حیوانات و جنگ خدایان و غول ها را
نشان میدهند و در آنها یک پیام آتنی نیز نگاشته شده است.
در آسوس نزدیک تروی، سبک معبد دوریک متداول تر از آثار شرق یونان است و هنوز حاشیه نگاری ها نقل کننده افسانه هاست.
معبدهای بعدی عهد دقیانوس مانند آپولو در ارتریا موضوعی دارد که به نظر می رسد
بیشتر به جنگ های آتن با آمازون و تزوس برمی گردد (نشانگر نزدیکی سیاسی و جغرافیایی است).
در آیگینا شبیه سازی خدایگان آفایا به آتنا صحنه هایی از شهر آتن را نشان میدهد که
در آن آتنی ها بیشتر هستند اما با چند قهرمان ایجانیا در ارتباط است.
خزانه داری های دلفی، یکی دوریک برای سایکون، یکی ایونیک برای سافنوس روایت گر
انواع افسانه ها هستند که در آن ها تنها سنتوری های متفاوت سایفنیان ارتباط شان با دلفیک مشص است.
سایفنیان مجسمه هایی از زنان را در ستون های پیشین خود نمایش می دهد.
مستعمره های یونان در غرب ساختمان های دوریک با موضوعات افسانه ای در
مجموعه های دیواری دارند، مانند سلینوس در سیسیلی و پرستشگاه ها در دهانه رودخانه سیل نزدیک پاستوم.
اولین معبد زئوس در المپیا سنتوری با موضوع زئوس به عنوان نگهبان متهم توهین به خدایگان و آپولو نگهدارنده قانون است.
هراکلس که در تاسیس پرستشگاه نقش داشته اقداماتش در تزئیات دیواری روی درهای
ایوان نشان داده شده و عجیب است که ستون های
خارجی معبد را به خود اختصاص نداده است.
ساختمان های دوریک در برنامه ساخت و ساز آتن از میانه قرن پنجم تا پایان آن صحنه های مربوط به تاریخ آتن را در قالب داستان نشان می دهند.
تزئیات دیواری هفستوسی اسطوره های تزوس و هرکول را نشان می دهند و همچنین
بر روی دیوارهای داخلی ایوان می تواند حاشیه نگاری ها را دید که به نظر می رسد افسانه های آتن و سنتار (اسب نیمه انسان) را ترسیم می کنند.
محل حاشیه نگاری ها در ایوان سبک جدیدی در دوره سانیوم است.
پارتنون از حاشیه نگاری ها با قرار دادن یک
حاشیه ممتد دور تا دور بلوک مرکزی ساختمان استفاده می کند.
مجسمه به نظر مکمل ساختمان است زیرا جشن پیروزی آتنی ها را در مقابل فارس ها
نشان می دهد: تولد آتنا و پیروزی اش در تصاحب زمین های آتیکا در سنتوری ها،
تزئینات دیواری با جنگ های آمازون، غارت تروی، سنتار و خدایانی که با غول ها
می جنگند و حاشیه نگاری ها همراه با صفی از سلحشوران اسب سوار که حضور دوازده خدا را نشان میدهد.