سبک معماری

معماری در زندگی و جامعه

معماری در زندگی

معماری در زندگی

«معماری فضاها، واژگانی را برای برقراری ارتباط با ما از طریق ایجاد احساس در اختیار ما قرار می دهد.»

همانطور که می گویند، «بدون معماری خودمان، ما روح تمدن خود را نداریم.» در طول تاریخ، اهمیت معماری با دیدگاه‌های متناقضی در میان فیلسوفان، طراحان، معماران، مهندسان، سازندگان و کاربران نهایی مواجه بوده است. معماری برای ما سرپناه، آسایش و ایمنی فراهم می کند.

معماری یک موضوع بین رشته ای است.

برای یافتن توازن بین دانشی که از موضوعات مختلف که باید در فرآیند طراحی گنجانده شود و ایده ایجاد چیزی جدید یا فراهم کردن برای جامعه در کل، با چالشی مداوم مواجه است.

قبل از دانستن اهمیت، بیایید ابتدا بفهمیم طراحی معماری چیست؟

مفهومی است که بر اجزا یا عناصر یک سازه تمرکز دارد.

اکنون، بیایید یک شیرجه عمیق داشته باشیم و بدانیم که چرا معماری مهم است و هدف معماری از طریق این مقاله چیست؟

معماری – در رابطه با انسان

هر روز به نحوی بر ما تأثیر می گذارد.

ما در تمام جنبه های زندگی خود توسط معماری احاطه شده ایم، از زندگی در خانه هایمان گرفته تا بازدید از کافه ها یا رستوران های زیبا یا رفتن به محل کار در دفترمان یا بازدید از بناهای تاریخی در طول تعطیلات.

معماری مجموعه وسیعی از تجربیات را در بر می گیرد که در اختیار ما قرار می دهد و ما را در طول زندگی راهنمایی می کند، بدون اینکه حتی متوجه باشیم چقدر به آن وابسته هستیم.

همانطور که معمار مشهور زاها حدید می‌گوید:

(فکر نمی‌کنم معماری فقط سرپناه باشد، بلکه فقط در مورد یک محوطه بسیار ساده است).

باید بتواند شما را هیجان زده کند، آرامتان کند، شما را به فکر وادار کند.

(معماری با دادن شخصیت خاصی به فضاها حسی از چگونگی استفاده از آن را می دهد.)

اغلب، اصول اساسی مورد استفاده در هنگام طراحی ساختمان، حرکت کاربر را از طریق آن هدایت می کند.

به عنوان مثال:

در حالی که یک محور قوی کاربر را به صورت خطی به سمت سازه هدایت می کند، همانطور که در تاج محل،

موسسه سالک یا برج ایفل دیده می شود، ریتم خاصی به دلیل تکرار ستون هایی ایجاد می شود که به

طاق های بدون درز ختم می شوند.

تقارن در غارهای کارلا برای راهنمایی شما در این زمینه، وبلاگ مفصلی در مورد اهمیت تقارن و ریتم در معماری داریم:

حتی در خانه های خودمان نیز به شیوه ای خاص در فضاها حرکت می کنیم که برنامه ریزی و سازماندهی اولیه فضاها ما را راهنمایی می کند.

ما ناگهان احساس می‌کنیم که باید در معبدی نظم و انضباط داشته باشیم یا در خانه‌های خود آرامش داشته باشیم.

.

ما مجذوب زیبایی ساختمان‌های نمادین می‌شویم و مشتاق سفر به مکان‌های مختلف در پی یافتن تجربیات جدید هستیم.

انسان ها نیاز به تغییر دارند.

معماری با ایجاد فضاهایی که احساسات یا خاطرات را برمی انگیزد، یکنواختی زندگی روزمره را می شکند.

تصور کنید اگر قرار باشد هر فضا به یک شکل استفاده شود،

آیا می‌توانیم زیبایی تفاوت را درک کنیم؟

در اینجا، همچنین مهم است که بر معماری خوب سایه بگذاریم، که تنها با صحبت در مورد ساخت آن می توان آن را تعریف کرد.

برای دوره‌های طولانی در تاریخ، معماری به دلیل سبک‌ها و اهداف مختلفی که موظف به خدمت به آن‌ها بوده است، اصلاح و قالب‌گیری شده است – اعم از دوره کلاسیک یا دوره گوتیک، دوره رنسانس یا باروک، یا هنر نو و مدرنیسم.

هر حرکت سبکی نحوه پاسخ انسان به معماری و محیط ساخته شده را تغییر داد.

این باعث شد تا متوجه شویم که چگونه زیبایی در تکرار و تغییر وجود دارد.

ما درباره انواع سبک های معماری در پست هایمام صحبت کردیم که در صفحه مقالات قابل مشاهده میباشد.

صفحه مقالات

ساختمانی که ممکن است به دلیل سادگی و طراحی مینیمالیستی برای یکی زیبا و مسحورکننده به نظر برسد، ممکن است برای دیگری کسل کننده و غیر جذاب به نظر برسد.

ساختمانی که ممکن است به‌عنوان یک اثر هنری به زیبایی طراحی شود، ممکن است برای ساکنانش به خوبی عمل نکند.

این فقط به افرادی که آن را از دور می بینند یا از آن بازدید می کنند با جذابیت بصری برای آنها پاسخ می دهد، اما در آن ساکن نیستند – همانطور که مورد ویلا ساووی طراحی شده توسط لوکوربوزیه بود.

 

اگرچه آنها می گویند که طراحی معماری ویلا ساووی تأثیر زیادی بر معماری مدرن گذاشته است، اما جنبه تاریک تری دارد که تنها تعداد کمی در مورد آن شنیده اند.

پس از تکمیل آن، خانواده آسایشی را که خانه روستایی باید برای آنها فراهم می کرد، احساس نکردند.

خانه دچار نشتی سقف و سیستم گرمایش ضعیف بود که به دلیل آن خانه مرطوب و سرد باقی ماند.

همچنین به دلیل لعاب بزرگ متحمل اتلاف حرارت قابل توجهی شد.

معماری – در رابطه با زمینه

آیا تا به حال توانسته اید یک ساختمان یا یک فضا را به صورت مجزا مشاهده کنید؟

اگر خانه شما با هیچ چیز دیگری جز زمین های کشاورزی و مزارع وسیع احاطه نشده بود چه شکلی می شد؟

تصور کنید خانه، “Fallingwater” طراحی شده توسط فرانک لوید رایت یا “هتل کاندالاما” طراحی شده توسط معمار مشهور مدرنیسم گرمسیری، جفری باوا، بدون بافت اطراف که در آن طراحی شده اند؟

آیا آنها همان تأثیری که الان دارند خواهند داشت؟

آیا تا به حال متوجه شده اید که چقدر سریع، اما ناآگاهانه تمایل دارید معماری را با زمینه آن مرتبط کنید؟

لحظه ای که به آن مکان فکر می کنید، تصویری از چیزی بسیار عجیب در مورد آن مکان به ذهن می رسد.

ما تمایل داریم فضاهایی را که بازدید کرده‌ایم یا آرزوی بازدید از آن‌ها را داشته‌ایم، با مرتبط کردن آن‌ها با خاطراتی از تصویری که در ذهن داریم، مرتبط کنیم.

تصویر نه تنها شامل یک ساختمان در انزوا است، مگر اینکه یک بنای یادبود نمادین باشد که به مکان هویت می بخشد، بلکه ما به بافت شهری که ساختمان در آن واقع شده است نیز فکر می کنیم.

به عنوان مثال – پاریس ما را به یاد کافه‌های عجیب و خیابان‌های زیبا می‌اندازد، نیویورک خیابان‌های

مملو از آسمان‌خراش‌ها را به ذهن متبادر می‌کند، خانه‌های آبی و سفید سانتورینی وقتی به یونان فکر می‌کنید

به ذهن می‌آیند، یکی از ویژگی‌های معماری گوان نماهای رنگارنگ و بمبئی ما را به یاد بافت شهری متضاد

چال ها در مقابل ساختمان های مرتفعی می اندازد که افق مشهود آن را می سازد.

این را پل گلدبرگر، تعریف آناتول فرانس از کار یک منتقد، به درستی تفسیر می‌کند:

«بزرگترین لذت معماری در کشف توانایی‌اش حداقل گاهی برای هنر بودن است».

تاثیر محیط ساخته شده – معماری معمولی در مقابل معماری فوق العاده

معماری محدود به چهار دیوار، در، پنجره یک محل سکونت یا یک دفتر نیست.

فراتر از فضاهایی است که ما در زندگی روزمره از آنها استفاده می کنیم.

ما را به مکان‌های دیگری که بخشی از ملیله شهری را تشکیل می‌دهند، متصل می‌کند، شهرها را از طریق شبکه‌ای از جاده‌ها به هم متصل می‌کند، فضاهایی را برای کار، غذا خوردن، جمع شدن، استراحت، تفکر و بسیاری از فعالیت‌های دیگر در اختیار ما قرار می‌دهد.

زندگی روزمره ما که امکان ندارد در محدوده خانه ما اتفاق بیفتد.

معماری به عنوان یک کاتالیزور برای ایجاد جوامع، ارتقای سبک زندگی، القای فرهنگ ها و ایجاد فضاهایی عمل می کند که توسعه کلی شهرهایی را که ما در آن زندگی می کنیم بهبود می بخشد.

وینستون چرچیل زمانی گفت:

«ما ساختمان‌هایمان را شکل می‌دهیم. پس از آن ما را شکل می دهند.

از این اظهار نظر، متوجه می‌شویم که هر چند وقت یک‌بار احساس نیاز به ماندن در مکان‌هایی می‌کنیم که می‌توانیم بیشتر با آن ارتباط برقرار کنیم.

اما برعکس، جان راسکین، فیلسوف، نویسنده عصر ویکتوریا، پس از مطالعه جامع ساختمان‌های ونیز، خاطرنشان کرد که تعداد کمی از مردم واقعاً تحت تأثیر بافت شهری شهر قرار گرفته‌اند که یکی از زیباترین بافت‌هاست.

ملیله های شهری در جهان

یکی از چالش‌های متعدد معماری، یافتن تعادل مناسب بین احساسی که ساختمان در ما ایجاد می‌کند و تأثیر آن بر بافت بزرگ‌تری است که در آن قرار گرفته است.

در حالی که معماری معمولی یا معماری زندگی روزمره اغلب ناشناخته رها می‌شود، این همان چیزی است که

به ما کمک می‌کند بدون توجه به توجه زیاد، ادامه دهیم و زندگی‌مان را بهتر کند، بنابراین ساده‌تر از آن

می‌توان آن را بدیهی دانست.

در عین حال، معماری یا شاهکارهای خارق‌العاده آن‌هایی هستند که تجربه‌هایی را خلق می‌کنند که قبلاً

نداشته‌ایم، زیرا خالقان آن‌ها ریسک‌پذیران و طراحان پرشوری بودند که مرزهای واقعی کردن تخیل خود

را پشت سر گذاشتند.

معماری – به عنوان یک احساس

در بسیاری از موارد در گذشته، بارها شنیده‌ایم که معماران در مورد اینکه معماری بسیار فراتر از یک ساختمان است صحبت می‌کردند – چه معمار برنده جایزه پریتزکر BV Doshi که گفت:

«معماری در واقع طراحی نیست، بلکه راهی برای خلق حالات است.

موقعیت‌ها، تصاویر و داستان‌ها» یا جفری باوا که می‌گوید:

«معماری را نمی‌توان توضیح داد، فقط می‌توان آن را تجربه کرد»

یا جان راسکین که می‌گوید:

«ما در ساختمان‌های خود به دنبال دو چیز هستیم.

ما می خواهیم آنها به ما پناه دهند.

و ما می خواهیم آنها با ما صحبت کنند – در مورد هر چیزی که ما مهم می دانیم و نیاز به یادآوری داریم.

معماری ما را راهنمایی می کند، ما را مسحور می کند و نیاز به مشاهده محیط اطراف را به ما یادآوری می کند.

معماری، به عنوان یک احساس، این قدرت را دارد که خاطرات گذشته های دور را ایجاد کند یا تخیلات روشنی برای آینده ای بهتر خلق کند.

از این رو مفهوم و اهمیت معماری در این مقاله به طور کامل خلاصه شده است.

امیدوارم مقاله ما در مورد اهمیت معماری در زندگی روزمره دیدگاه متفاوتی از معماری را در فرهنگ لغت شما باز کرده باشد.

اهمیت معماری برای جامعه و در دنیای مدرن

رد پای انسان از سال ها، دهه ها یا قرن های گذشته نشان دهنده وجود انسان و تکامل آن در طول تاریخ است.

این ردپاها شامل چیزهای مختلفی است – همه چیزهایی که اثبات وجود انسان در سیاره زمین است.

یکی از بزرگترین شواهد زندگی بشر در نقاط مختلف جهان، معماری آن است.

اگرچه معماری ساختار کالبدی است و دارای ارزش مادی است، اما بازنمایی از فرهنگ، جامعه، شیوه های زندگی و سایر مفاهیم انتزاعی زندگی انسان ها نیز بوده است.

همچنین ظهور و سقوط جوامع و تمدن های مختلف را تشخیص می دهد.

این کتاب تحولات سبک زندگی انسان را در طول تاریخ بشر توصیف می کند.

این تأثیرات نشان دهنده اهمیت معماری برای جوامع بشری، زندگی آنها و جهان معاصر است.

تاثیر معماری بر سبک زندگی

در مورد سبک زندگی تعابیر متعددی ارایه شده، اما به طور کلی «سبک زندگی» راه و روش زندگی است که در قالب عادت‌های مختلف از نوع لباس پوشیدن، غذا خوردن، محیط‌های موردپسند برای تعامل با دیگران خود و … را نشان می‌دهد و بیان‌کننده هنجارها و ارزش‌های یک فرد یا یک گروه است.

يکی از عوامل مهم و تأثيرگذار در سبک زندگی، نوع معماری و مهندسی منزل و محل سکونت است.

امروزه اکثر روان‌شناسان تأکيد دارند که نوع معماری منازل تأثير به سزايی بر روحيات و رفتار انسان‌ها دارد.

معماری به معنی “هنر ساماندهی فضا” است.

وقتی معمار فرآیند ساخت یک اثر را مدیریت می‌کند، وارد مسیری می‌شود که به جزئی‌ترین احساسات و عواطف بشری می­رسد و مستقیما روی سبک زندگی انسان تاثیر می‌گذارد.

می­توان با قاطعیت گفت، معماری یکی ازعوامل مهم برای داشتن جامعه‌ای فعال و پویا، همراه با شهروندانی شاد و پرانرژی است.

همچنین از آنجایی که شهروندان جوامع مدرن بیشتر وقت خود را در خانه می‌گذرانند‌، ساختار خانه و معماری از اهمیت بیشتری نسبت به فضاهای دیگر برخوردار است.

از جمله تاثیرات مهم معماری بر روحیه انسان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- سلامت جسمانی

حتما توجه کرده‌اید که وقتی ازکشوری به کشوری، شهری به شهری، خیابانی به خیابانی، ساختمانی به ساختمانی یا به طور کلی وقتی از فضایی وارد فضای دیگری می‌شوید، این تغییر موقعیت احساس شما را نیز تغییر می‌دهد.

حس شادابی و پرانرژی بودن، غم و اندوه‏، غرور و افتخار، عظمت و بزرگی، حقارت و کوچکی، کنجکاوی و… تاثیراتی است که انسان از محل و مکان و فضای اطراف خود می‌گیرد.

معماری نادرست می‌تواند باعث ایجاد استرس، فرسودگی، القاء علائم روانی و حتی ایجاد ناراحتی جسمی شود.

البته این اثرات بلافاصله آشکار نمی‌شوند و اغلب پس از چند ماه یا با گذر سال‌ها ظاهر می‌شوند.

2- احساسات و سلامت روانی

حواس ما بر تفکر، احساسات و در نتیجه عملکرد ما تاثیر دارد.

اگر حواس انسان معطوف پیام‌های مثبتی که از محیط اطراف می‌گیرد، شود، این می‌تواند یک اثر تقویت‌کننده یا آرام‌بخش داشته باشد.

در نتیجه، فضاها می‌توانند بر تفکر و الگوهای رفتاری تأثیر بگذارند.

یعنی یا باعث افزایش تمرکز و انگیزه و یا بالعکس منجر به ناراحتی، بی‌حالی و اضطراب شوند.

البته به منظور ایجاد احساس راحتی در یک محیط، علاوه بر فضای کلی معماری داخلی، عوامل دیگری مانند نور، گیاهان، متریال، روش‌های ساخت‌وساز، دما و شرایط هوا نیز نقش مهمی دارد.

3- حس امنیت

برخی محیط‌ها احساس امنیت و برخی احساس ترس و عدم امنیت ایجاد می‌کنند که نشان‌دهنده تاثیرگذاری فضا بر احساسات انسان است.

اگر معماری و فضاسازی مناسب نتواند مانع جرم و جنایت و خرابکاری شود، به طبع اقداماتی مانند سیستم‌های هشداردهنده یا دوربین‌های مداربسته نیز در این زمینه عملکرد خوبی نخواهند داشت.

4- تکامل شخصیت

محیطی که در آن زندگی می‌کنیم فضایی بارور برای رشد و تکامل فردی است. موج مثبتی که از اطرافمان دریافت می‌کنیم، می‌توانند در تقویت احساس عزت نفس و رضایت نقش داشته باشند.

نقص در این زمینه ممکن است باعث نارضایتی، بی‌قراری، بیگانگی و بی‌پروایی شود.

پژوهش‌های ایرانی و خارجی نشان می‌دهد که شرایط نامناسب مسکن و محیط اطراف خانه به شدت با میزان تحصیلات، رعایت مسائل بهداشتی و شکایات کیفری ارتباط دارد و برعکس بهبود کیفیت مسکن و سبک زندگی افراد، تاثیر مثبتی در کاهش جرم و جنایت دارد.

5- عملکرد و رفتار

هرگونه طراحی باید بر اساس نیاز و عملکرد مخاطب صورت بگیرد، به طور مثال معیار آسایش در خانه مسکونی کاملا متفاوت با مهد کودک است، اما در همه‌ی طراحی‌ها، ‌انسان وجه مشترک است، چون تمام طراحی‌ها برای استفاده انسان صورت می‌گیرد و توجه به نیازهای بشری درهمه طراحی‌ها الزامی است.
مثلا نور طبیعی ریتم بدن مانند گردش خون را تنظیم می‌کند و حتی می‌تواند بهره‌وری افراد را افزایش دهد.

بنابراین مکان زندگی باید به‌گونه‌ای باشد که نور به اندازه کافی به داخل خانه بتابد. خصوصا در محل‌هایی مانند خانه سالمندان یا مهدکودک‌ها.

به طور کلی نوع معماری، متریال‌های ساختمانی‌، نور، مناظر اطراف و حتی صداها، تأثیر زیادی بر سبک زندگی و احساسات و عواطف دارند. بنابراین ضروری است که معماران مراقب عملکردها و تأثیر آن‌ها روی انسان باشند.
همچنین طراحی و معماری باید با زمان و نیاز بشر همسو باشد، طراح باید بر اساس نیاز و فرهنگ جامعه، خواسته‌ی مخاطب را با علم خود ترکیب کند تا طراحی مطلوبی شود. از طرفی نباید طراحی صرفا بر پایه علم و بدون لحاظ کردن خواسته مخاطب به افراد تحمیل شود.

بنابراین طراحی مناسب فضا با در نظر گرفتن عملکرد و مخاطب و اجرای اصولی و منطقی، در آسایش روح و روان تأثیر زیادی دارد.
مثلا در شهر یزد معماری درونگرا برای فرار از گرما باعث شده که افراد ساکن در این شهر نیز درونگرا شوند.

این تفاوت‌ها در میان کودکانی که در آپارتمان‌ها زندگی می‌کنند با آن‌هایی که در خانه‌های ویلایی بزرگ شده‌اند به وضوح دیده می‌شود، تفاوت در نوع روحیه، شخصیت، باور و نکات فراوان دیگری که بسیار باید مورد توجه قرار گیرند، همه نشان ‌دهنده این است که چگونه معماری بر روحیات و شیوه زندگی آدمی تاثیرگذار بوده و هست.

جنبه‌های تاثیرگذار معماری بر کیفیت زندگی

1-نور

یکی از مواردی که باید در طراحی و معماری مورد توجه قرار گیرد، روشنایی روز است. یعنی پنجره‌ها و سایر سطوح بازتابنده، به طوری که نور خورشید به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بتواند به داخل خانه بتابد.

تابش درست نور به داخل نه تنها از نظر بصری مهم است، بلکه منجر به صرفه‌جویی در مصرف انرژی و مصرف انرژی به صورت پایدار در خانه می‌شود.

همچنین تحقیقات نشان داده است که نور طبیعی به تنظیم هورمون ملاتونین در بدن کمک می‌کند که بر الگوی خواب و غذا تاثیر می‌گذارد.

علاوه بر آن، نور طبیعی می‌تواند علائم افسردگی را کاهش دهد.

2- اندازه فضا

شکي نيست که وسعت خانه تاثیر زیادی بر راحتی و روح و روان انسان دارد.

قطعاً خانه‌ی تنگ و کوچک، موجبات ناراحتی ساکنان را به ‌وجود مي‌آورد، نداشتن فضای کافی برای استراحت، تأثير منفی بر اخلاق و رفتار دارد.
در معماری سنتی، وسعت خانه و حفظ حریم شخصی افراد بسیار مهم بود.

خانه با تقسیم شدن به قسمت بیرونی و اندرونی با اتاق‌هایی با کارکردهای متنوع، باعث می‌شد آسایش و آرامش ساکنین فراهم شود.

موضوعی که امروزه در آپارتمان‎های با متراژ پایین کمتر رعایت می‌شود.

3- رنگ

رنگ یک عنصر مهم در طراحی است که بر روحیه و رفتار تأثیر می‌گذارد.

معمار باید اثر رنگ اجزا ساختمان شامل رنگ‌های مواد اولیه ساختمانی مانند چوب، سنگ، آجر و لوازم و تجهیزات دیگر را در نظر بگیرد.

برداشت و پیامی که از یک رنگ منتقل می‌شود، در ایجاد روحیه و عملکرد افراد تاثیرگذار است.

به عنوان مثال، رنگ آبی اثر آرام بخشی دارد، در حالی که رنگ زرد شاد است و گرما را به شما منتقل می‌کند.

یا نارنجی و قرمز می‌توانند تحریک کننده باشند، در حالی که رنگ سبز آرام است.

4- افزایش تعامل

ایجاد فضای تعامل و گفتگو در معماری خانه بسیار مهم است.

طراحی خانه‌ها باید به گونه‌ای باشد که در ساعاتی از شبانه‌روز تعاملاتی بین اعضای خانواده اتفاق بیفتد.

این به آن معنا نیست که از خانواده بخواهیم دور هم جمع شوند، بلکه باید طراحی فضا به گونه‌ای باشد که موجب افزایش تعامل روحی اعضای خانواده شود.

یعنی فضایی دربرگیرنده‌ی فعالیت‎های مشترک خانواده وجود داشته باشد و امکان گرد هم آمدن افراد خانواده برای مقاصد متعدد و متنوع را فراهم آورد.

5- محیط پیرامون

امروزه در شهرهای بزرگ آسمان‌خراش‌ها و ساختمان‌های بلندمرتبه زیادی وجود دارد.

زندگی در این نوع ساختمان‌ها می‌تواند دلسرد‌کننده باشد.

حتی متریالی که برای ساختمان‌سازی استفاده می‌شود، در روحیه شهروندان تاثیر زیادی دارد.

عموما در مناطقی که ساختمان‌ها خیلی بلند نیستند و از هم فاصله دارند، مردم آرامش بیشتری احساس می‌کنند و محیط در سبک و کیفیت زندگی ‌آن‌ها بسیار تاثیرگذار است.

به همین دلیل است که در سال‌های اخیر، با افزایش شلوغی و تراکم در شهرها، حرکت به سمت حومه شهرها و شهرستان‌های کوچک رو به افزایش است.

6 – فضای سبز

عنصر دیگری که بر روحیه، رفتار و سلامتی انسان تأثیر می‌گذارد، دسترسی به فضای سبز و محوطه بازی کودکان است.

مطالعات نشان داده است که دسترسی به پارک‌ها‌، زمین‌های بازی، میادین و فضاهای عمومی، می‌تواند افسردگی و اضطراب را کاهش داده و سلامت عمومی را بهبود بخشد.

بنابراین بهتر است در طراحی و معماری ساختمان‌های مسکونی جدید به این موارد توجه ویژه‌ای شود و مثلا برای مجتمع‌ها یک فضای سبز یا بازی، هرچند کوچک در نظر گرفته شود.

افزایش جمعیت، زندگی مدرن و تهاجم برخی متدهای غربی در معماری باعث شده که امروزه معماری ایرانی در ساختمان‌های جدید بیش از پیش کم‌رنگ شود.

از آنجایی که معماری و سبک خانه نقش مهمی در شکل‌دهی روابط، خلق‌‌وخوی و فرهنگ اهل خانه دارد، معماری و ساختار غلط بسیاری از فضاهای شهری و ساختمان‌ها یکی از زمینه‌های ظهور بسیاری از بیماری‌های روحی و روانی شده است و شادی و نشاط را از زندگی گرفته است.

معماری معاصر فاقد جامعیت و توانایی لازم برای پاسخگویی به نیازهای مختلف انسان است.

رسالت معماری طراحی فضا است.

طراحی و مدیریت فضا نیز برای مدیریت رفتاری است که داخل آن فضا اتفاق می‌افتد؛ یعنی رفتارهای داخل یک فضا را می‌توان با نوع طراحی، مدیریت کرد. امیدواریم با به کارگیری فناوری نوین در بخش معماری بتوان جنبه انسانی فضاها را بیشتر در نظر گرفت.

ممنون که تا اینجا پست همراه ما بودید.

 

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *